ایده ها

اولین خودروی جهان در شرکت فورد تولید شد. گرچه این شرکت در سال ۱۹۰۳ تأسیس شد، اما هفت سال پیش از آن، هنری فورد ،بنیانگذار شرکت، به عنوان یک مهندس جوان و خلاق، اولین وسیله نقلیه چهار چرخ را ابداع کرده و ساخته بود. این وسیله که چهارچرخ (QUADRICYCLE)” نامیده می‌شد، مانند یک قایق، با فرمانی رانده می‌شد و بدون اینکه امکان برگشت به عقب داشته باشد، با دو سرعت متفاوت حرکت می‌کرد.

 

فورد جوان پنج سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۸۹۱ به عنوان یک مهندس در شرکت ادیسون در دیترویت کار می کرد.دو سال بعد که به جایگاه سرمهندسی ارتقا یافت، آنقدر پول کافی به دست آورده بود، تا به تکمیل تجارب شخصی خود در زمینه موتورهای احتراق داخلی بپردازد.

 

سال ۱۹۰۳ زمانی که هنری فورد با سرمایه ۲۸٫۰۰۰ دلار به همراه ۱۱ سرمایه‌گذار توافق‌نامه همکاری با ایالت میشیگان را گرفت، شرکت فورد تأسیس شد. کمتر از یک ماه بعد، اولین خودروی شرکت دردیترویت به یک دکتر فروخته شد.

 

مدل‌های تولیدی خودرو شرکت در ابتدا نام حروف الفبا انگلیسی را داشت و تا ۱۹ حرف تولید شد. پس از تولید خودروی مدل ای ام در سال ۱۹۰۸ معروفترین و ماندگارترین مدل خودروی شرکت، یعنی مدل فورد تی به بازار آمد.

 

این خودرو سیاه رنگ، ساده و از نظر قیمت، مناسب بود. یک سال بعد که بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه از این مدل تولید شد، قیمت خودرو از ۸۲۵ به ۳۶۰ دلار کاهش یافت. بهبود چشم‌گیر در کارایی تولید، به‌ویژه نصب و به‌کارگیری اولین نوار نقاله خط مونتاژ، در سال ۱۹۱۳ در شرکت دلیل اصلی این امر بود.

 

در سال ۱۹۱۴، تعداد کارکنان شرکت ۱۳٫۰۰۰ نفر بود، که ۳۰۰ هزار خودرو تولید می‌شد. در آن زمان بقیه ۲۹۹ خودروساز، با ۶۶٫۳۵۰ پرسنل، تنها ۲۸۰٫۰۰۰خودرو تولید می‌کردند.

 

در سال ۱۹۱۸ نیمی از خودروهای ایالات متحده آمریکا، فورد مدل تی،بود. سال ۱۹۲۲ شرکت بیش از یک میلیون خودرو ازفورد مدل تی،تولید کرد، که ۵۶ درصد تولید خودرو جهان بود. این مقدار در سال‌های بعد، به سالانه دو میلیون خودرو رسید. در سال ۱۹۲۰، فورد در هر دقیقه، یک خودرو تولید می‌کرد. در فاصله ۲۰ سال از تولید مدل تی، بیش از ۱۵ میلیون دستگاه از آن به فروش رفت.

 

در سال ۱۹۱۹ فورد و پسرش ادسل، که قصد توسعه شرکت را داشتند و با مقاومت سهام‌داران روبرو شده بودند، تمام سهام شرکت را خریدند. درهمین سال، هنری فورد، رهبری شرکت را به دست پسرش سپرد. یک سال بعد، شرکت برای حمل مواد و قطعات به کارخانه و آمادگی برای تولید انبوه، ازراه آهن استفاده کرد. شرکت در سال ۱۹۲۵، شرکت موتور لینکلن را خرید و در دهه ۱۹۳۰ نیز بخش مرکزی مرکوری برای خودروهای با قیمت متوسط، تأسیس شد.

 

ادسل فورد، برخلاف پدرش که به مکانیک علاقه و تاکید داشت، دوستدار طراحی بود. او اول بار در سال ۱۹۳۳ واحد طراحی را در شرکت فورد، دایر کرد، که حاصل کار آن، طراحی‌های نوین خودرو بود. در سال ۱۹۴۳، ادسل که از ۱۹۱۷ نایب رییس و از ۱۹۱۹ رییس هیئت مدیره شرکت فورد بود،، درگذشت. هنری فورد مجدداً به صحنه اجرایی شرکت برگشت و رهبری را به دست گرفت. پس از انتظام کارها، رهبری شرکت به پسر ادسل و نوه هنری یعنی؛ هنری فورد دوم رسید. او تا سال ۱۹۷۹ قدرتمندانه در سمت مدیر عاملی شرکت، فعال بود و هشت سال بعد، درحالی‌که به‌عنوان رئیس هیئت مدیره کمپانی فورد، عمل می‌کرد، درگذشت.

 

در این مدت اولین شرکت لیزینگ خودرو توسط فورد تأسیس شد. در سال ۱۹۸۸فروش شرکت به ۳٬۵ میلیارد دلار رسید، که تا آن زمان بالاترین سطح در شرکت‌های خودروسازی محسوب می‌شد.

 

پس از مرگ هنری فورد دوم، پسر برادرش بیل فورد رهبری شرکت را در دست گرفت و باتوجه به تغییرات فضای صنعت خودروسازی ، شرکت را در مسیر جدید هدایت کرد. در سال ۱۹۹۸ فورد اولین شرکت خودروسازی بود که استاندارد زیست محیطی ایزو ۱۴۰۰۱ را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۱حداقل ۹۰٪ درصد از تأمین کنندگان فورد، طرح اجرای این استاندارد را در برنامه داشتند و اکنون تمامی تأمین‌کنندگان به دریافت این گواهینامه نائل آمده‌اند.

 

ابداع خط تولید برای تولید انبوه، کاری که هنری فورد انجام داد، استفاده از نوار نقاله برای خط تولید و دستیابی به تولید انبوه خودرو از این طریق بود. درحقیقت به‌کارگیری همین خط تولید انبوه توسط فورد بود، که کاربرد عملی مدیریت علمی تیلور را، که به محور تخصص‌گرایی و تقسیم کار استوار شده بود، به نقطه اوج رساند.

 

گفته می‌شود که هنری فورد ایده خط تولید را، از مشاهداتی در کشتارگاه شیکاگو یاد گرفته بود. نکته دیگری که در کار فورد وجود داشت و محور تفکر او محسوب می‌شد، به‌وجود آوردن استاندارد واحد در تولید قطعات خودرو از طریق تأمین کنندگان مختلف بود.

 

این همان چیزی است، که امروزه نیز خودروسازان به آن تکیه و تأکید می‌کنند. فورد در بدو تأسیس تنها چهار تامین کننده داشت. با ورود خودروی مدل تی و تولید انبوه آن، تعداد تأمین کنندگان به سرعت افزایش یافت و در دهه ۱۹۵۰ به ۶۰۰۰ رسید.

 

در آن زمان اصطلاح ۶۰۰۰ شریک برای نامیدن این تأمین‌کنندگان از سوی شرکت فورد به کار برده می‌شد. گرچه روش تولید انبوه فورد با افزایش بهره‌وری منجر به دستیابی شرکت به سودهای کلان شد، اما مهارت‌ها و شایستگی‌های فردی، از میان رفت و به جای آن تولید بر پایه تقسیم‌بندی‌های دقیق و جزیی کار با حد و مرز کاملاً مشخص مطرح گردید.

 idea

نوآوری innovation

تعریف نوآوری
نوآوری زمانی رخ می‌دهد که ایده به صورت محصول، فر آیند یا خدمتی توسعه یابد. تعاریف مختلفی از نوآوری ارائه شده‌است. پیتر دراکر نوآوری را همانند هر فعالیت عینی درکنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکـــوشی همه دست اندرکاران می‌داند. او معتقد است آنچه در میان کارآفرینان مشترک یافتم نه گونه خاصی از شخصیت بلکه تعهد سیستماتیک به نوآوری بوده است. مایکل تاشمن نوآوری را بستر پیروزی در کسب وکار دانسته تا مدیران در پی شناسایی سازوکار چرخه فناوری و جویبار نوآوری بتوانند به کمک انجام دگرگونی‌های ناپیوسته در سازمان به امتیازهای ناشی از آن‌ها برسند. خلاقیت و نوآوری، استعداد مرموز نزد افراد نیست بلکه فعالیت روزمره برای برقراری روابطی است که قبلاً دیده نشده و برقراری ارتباط بین مسائلی است که به طور معمول در کنار یکدیگر قرار نمی‌گیرد. البته نوآوری در سایه نبوغ محض هم وجود دارد ولی بیشتر نوآوران به ویژه پیروزمندان آن‌ها، از راه جستجوی آگاهانه و هدفمند فرصت‌های کمیاب به نتیجه رسیده‌اند. هالت اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرایندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد. در ادامه توضیح می دهد که نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلند مدت را میسر سازد. به عبارتی دیگر نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. اوریب، نیز بیان می‌کند نوآوری توسعه و کاربرد ایده جدید به صورت محصول، فرایند یا خدمت جدیدی است که منجر به رشد پویای اقتصاد ملی و افزایش استخدام برای تولید سود در شرکت نوآور می‌باشد. نوآوری پدیده‌ای نیست که فقط یک بار رخ دهد، بلکه فرایندی مستمر و متشکل از فرایند تصمیم‌گیری سازمانی در تمام مراحل، از توسعه ایده جدید تا کاربردی شدن آن می‌باشد. ایده جدید اشاره به درک نیاز جدید مشتری یا روش جدید تولید دارد و از طریق جمع آوری اطلاعات با دیدگاه کارآفرینانه توسعه می‌یابد. در فرایند کاربردی شدن ایده جدید، به صورت محصول، فرایند یا خدمت، به کاهش هزینه و افزایش بهره‌وری باید توجه شود.

طبقه بندی عمومی نوآوری

اوفه نوآوری را به سه دسته تکنولوژیکی، بازار و سازمانی طبقه بندی می کند


نوآوری تکنولوژیکی

ارتباطات بین اجزا، روش‌ها، فرایندها و تکنیک‌هایی است که در محصول یا خدمت استفاده می‌شوند و ممکن است به نوآوری سازمانی نیاز داشته باشد و یا نداشته باشد. می‌تواند نوآوری محصول، فرایند یا خدمت باشد. نوآوری محصول/خدمت باید محصول جدیدی باشد که هدف آن ارضای بخشی از نیازهای بازار است. نوآوری فرایند با معرفی عناصری به عملیات سازمان می‌پردازد مانند مکانیسم جریان‌های کار، اطلاعات و تجهیزات مورد استفاده در تولید محصول/خدمت.

نوآوری بازار

شامل دانش جدید در کانال‌های توزیع، محصول و کاربردها برای انتظارات، ارزش، نیازها و خواسته‌های مشتریان است و هدف اصلی آن بهبود آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، توزیع و ترفیع) است. فراسکاتی مانوئل بیان می‌کند که نوآوری بازار به بازاریابی محصولات جدید و کلیه فعالیتهایی که به نحوی مرتبط با توسعه محصول جدید است توجه می‌کند این فعالیت ممکن است شامل قسمت‌های بازار، پذیرش محصول در بازارهای مختلف و تبلیغات باشد ولی شامل ایجاد شبکه های توزیع برای نوآوری بازار نیست.

انواع نوآوری

ماتریس تکاملی گروه مشاوره ناویگانت، رابطه بین مدل کسب و کار و ترکیب تکنولوژی را در شکل‌گیری نوآوری‌های تدریجی، نفوذی و رادیکال نشان می‌دهد.


نوآوری تدریجی

عبارت است از اضافه کردن تغییراتی بر روی مدل کسب و کار و یا تکنولوژی‌های موجود و بهبود آن ها. پورتفولیو یک شرکت معمولاً مملو از نوآوری‌های تدریجی به عنوان روشی جهت کسب ارزش بیشتر از محل محصولات و خدمات موجود می‌باشد. نوآوری تدریجی بسیار زیاد، در مواردی که منابع و زمان را به بهبود محصولات و خدمات کم ارزش موجود تخصیص می‌دهد (در حالی که می‌توان این منابع و زمان را به خلق محصولات باارزش تر تخصیص داد)؛ می‌تواند مهلک و کشنده باشد. سرمایه گذاری کامل بر روی نوآوری تدریجی می‌تواند سازمان را در مقابل رقابت آسیب پذیر کند.

نوآوری نفوذی

گویای تغییر اساسی در مدل کسب و کار  یا تکنولوژی  می‌باشد. شرکت کامپیوتری اپل، به صورت تاریخی در حوزه نوآوری نفوذی، با توجه به معرفی نوآوری‌های فنی رقابتی، عمل می‌کند ، در حالی که شرکت دل با معرفی یک مدل کسب و کار جدید که به صورت مستقیم کالا را به دست مشتری می‌رساند و دردسرهای سیستم توزیع سنتی را ندارد، در این حوزه بر اساس نوآوری در مدل کسب و کار  عمل می‌کند. شرکت‌ها در مواجه با این نوآوری، معمولاً با تصمیمات پیچیده و دشواری روبه رو هستند؛ زیرا باید در مورد این که تکنولوژی را تغییر بدهند و یا مدل کسب و کار را و همچنین باید در مورد این که چگونه سرمایه گذاری اثربخش بر روی هر دو انجام شود، تصمیم گیری کنند. این ابهام در سازما نها موجب اغتشاش و تعارض سازمانی و استفاده ناکارآمد از منابع خواهد شد.

نوآوری رادیکال

این نوآوری حاصل مدیریت موفق شرکت در مواردی است که به صورت همزمان مدل کسب و کار و تکنولوژی تغییر می‌کند. یک نوآوری رادیکال مناسب می‌تواند در محیط رقابتی صنعت تغییرات اساسی ایجاد کند. نوآوری‌های رادیکال بیش از حد، می‌توانند منابع را هدر داده و موجب شکل گیری انتظارت غیرواقعی در مورد خلق چیزهای جدید در آینده شو ند که ممکن است برای شرکت مهلک و کشنده باشند. بدون حمایت قدرتمند از قابلیت‌ها در نوآوری‌های تدریجی و نفوذی و ایجاد یک ترکیب استراتژیک از انواع نوآوری ها، نوآوری رادیکال می‌تواند بسیار پرهزینه باشد. باید توجه کرد که ایجاد تعادل و انسجام در پورتفولیو سرمایه گذاری و ایجاد ترکیبات مناسب از نوآوری‌های تدریجی، نفوذی و رادیکال برای تطابق با واقعیات شرکت، از اهمیت بسزایی برخوردارند. این مهم نیاز به مدیریت مشخصه‌های تعاملی مدل‌های کسب و کار و تکنولوژی در طی ماتریس تکاملی دارد.

استراتژی خروچ

استراتژی خروج یک مفهوم کلیدی در برنامه‌ریزی است و تقریباً در مورد هر پروژه‌ای مستقل از موضوع پروژه تعریف می‌شود. برای حصول موفقیت در هر کاری شغل، تحصیل، سفر، پیوند، جدایی، و هر چیز دیگری باید بدانیم استراتژی خروج ما چیست. آیا راه بازگشت داریم؟

شناگران پیش از آنکه در یک مسیر طولانی شنا کنند، راه بازگشت به نقطه شروع را هم در نظر می‌گیرند. حتی وقتی مغازه می‌رویم تا لباس یا چیز دیگری بخریم ابتدا باید خاطرجمع باشیم که می‌توانیم در صورت لزوم پس بدهیم. داشتن انتخاب خروج از یک تصمیم نقش مهمی در تصمیم گیری دارد.

بعد از لشگرکشی به عراق و افغانستان، وقتی مهاجمین به مشکلا بزرگ افتادند، ذکر و فکرشان استراتژی خروج بود و دیدیم در عراق سیاست آمریکا تغییر کرد و استراتژی خروج کلید خورد. در افغانستان نیز استراتژی خرو ج در دستور کار رهبران ایالات متحده است. در همه جنگها، فرماندهان ضمن طرح حمله، فکر عقب نشینی و خروج از صحنه عملیات را هم می‌کنند. استراتژی خروج خودش یک علم است.

فقط جنگ نیست که احتیاج به استراتژی خروج دارد، هر کاری از زدن یک شرکت گرفته تا پیوند با یک گروه سیاسی و حتی رفتن به یک آسمانخراش، لازم است راه در رو آن را هم بشناسیم وگرنه در شرایط خطیر با مشکل روبرو می‌شویم. برای همین در بیشتر ساختمانهای عمومی علامت استراتژی خروج را به دیوار می‌زنند و زیر آن نقشه ای از ساختمان و مسیرهای خروجی به نحوی ترسیم شده که توجه حاضران در آن مکان را جلب کند. هدف آن است که اگر سانحه ای مثل آتش سوزی رخ داد همه بتوانند راه گریز پیدا کنند.

برگشت به وضع نخستین آنقدر بدیهی است که حتی میکروسافت هم گوشی دستش آمده و مفیدترین کلیدی را که درست کرده «کنترل زد» است که اگر اشتباهی کردیم، (مثلاً متنی را نوشتیم و پاک کردیم و بعد پشیمان شدیم) بتوانیم برگردیم.

ده شرکت برتر ایرانی

ده شرکت برتر ایرانی در سال 1394 برای کارکنان

نظر سنجی از کارکنان شرکتهای بزرگ خصوصی انجام خواهد شد و این نظر سنجی برپایه خدمات ، تسهیلات و شرایطی که شرکتها و کارفرمایان در آن برای کارکنان خود در نظر گرفته اند لحاظ می شود.

1. میزان حقوق و مزایا

2.میزان رضایت و امنیت شغلی

3.میزان آموزشهای حین کار

4.تسهیلات رفاهی

5.تحقیق و توسعه

6.بهره وری

7.انتقال تکنولوژی

 

 

فناوری

فناوری یا تکنولوژی : دانش – مهارتی است برای ساختن افزار (نرم یا سخت). این دانش-مهارت ممکن است پیچیده یا ساده، شخصی یا شایع، جدید یا قدیمی و… باشد. فن آوری یا تکنولوژی بخشی از فرهنگ است. اطلاق فن آوری به پدیده ی بیرونی مجازی است.(مثل اینکه به یک دستگاه رایانه، تکنولوژی اطلاق کنیم) در واقع شگردها و به کاربردن ابزارها، دستگاه‌ها، ماده‌ها و فرایندهای گره گشای دشواری‌های انسان است. فناوری فعالیتی انسانی است و از همین رو، از دانش و از مهندسی دیرینه تر می باشد.
تکنولوژی ریشه یونانی دارد و از دو واژه Techne و Logic تشکیل شده است. Techne به معنای هنر، مهارت و آن چیزی است که آفریدهٔ دست انسان است و در مقابل Arche به معنای آفریدهٔ خدا است. Logie یا Logic در یونان قدیم به معنی دانش و خِرد به کار رفته‌است. به این ترتیب می‌توان گفت که تکنولوژی به معنای آمیزهٔ هنر و مهارت با دانش است. می‌توان گفت که انسان خردمند در تعامل با طبیعت به قوانین عام آن دست می‌یابد و با بازآفرینی این قوانین توسط علم و دانش در محیط و شرایط دلخواه کاربردهای مورد نظر خود را ایجاد می‌نماید.

در طول تاریخ تعاریف متعددی توسط صاحب نظران در مورد مفهوم تکنولوژی ارائه شده‌است. برخی همچون نژی آن را در معنای ابزاری برای حفظ بقای انسان‌های نخستین تعبیر کرده‌اند و برخی دیگر همچون کلاکستون آن را ابزاری در دست بشر برای تسلط بر محیط دانسته‌اند.

این اصطلاح بر مجموعهٔ «دانش» قابل دسترس برای ساختن ملزومات و مصنوعات از هر نوع، برای پرداختن به حرفه‌ها و مهارت‌های دستی (به استثنای انجا م کارهای مذهبی، جادویی، نظامی و یا آشپزی) و برای استخراج یا جمع‌آوری انواع مواد (به استثنای موادی که برای خوراک یا برای مراسم مذهبی یا جادویی مورد استفاده قرار می‌گیرند) دلالت دارد.
در مورد جوامعی که هم اکنون صنعتی اند یا جوامعی که در حال صنعتی شدن هستند این اصطلاح دلالت دارد بر همه یا بخش منظمی از آن مجموعه «دانش» که مربوط است به:
اصول علمی و اکتشافات
فرایندهای صنعتی موجود و پیشین، منابع نیرو و مواد، و روش‌های انتقال و ارتباط، که تصور می‌شود به تولید یا بهبود کالالها و خدمات مربوط باشند.
مفهوم تکنولوژی به صورت دانشی که به ساختن و بکار بردن ابزار و وسائل مربوط می‌شود، و دانش استفاده از مواد خام (به استثنای خوراک)
«نظام تکنولوژیک» یعنی «ابزار مادی و مجموعه‌ای از دانش» که «در اختیار افراد سهیم در یک اقتصاد قرار دارد».
کاربرد صنعتی نتایج علم که کار فن شناسان و مهندسان است و «علم» یا «علم محض» اختصاص داده شده‌است.
دلالت دارد بر فعالیت عملی در راه بهبود روش‌ها و وسائل صنعتی قدیمی بدون ارجاع به اصول علمی، یعنی گرایش به «اختراع اشیاء و فرایندهای جدید یا ایجاد بهبود در اشیاء و فرایندهای قدیمی تر.. و شاید اکثر اختراعات فنی و ترقیات بی هیچ نوع کمکی از سوی علم محض صورت گرفته‌است.
دلالت دارد بر مجموعه‌ای از دانش و مهارتی که مبشر اختراعات و ترقیات فنی بوده یا بالقوه قابل استفادهٔ آنها باشد.
واژه فناوری اغلب به نوآوری‌ها و نوابزارهایی اشاره دارد که از اصول و فرایندهای تازه یافتهٔ دانشی بهره می‌گیرند. از این رو مقولهٔ فناوری ممکن است در بدو مواجهه عجیب جلوه کند. لیکن چنین نیست. حتی نوآوری‌های بسیار کهن مانند چرخ هم نمونه‌هایی از فناوری بوده و به شمار می‌روند. از مصداقهای فناوری نزد قدما فوت کوزه‌گری بوده‌است.
فناوری همان تسلط و تبحر انجام کار است، فناوری توانایی انجام کار در تمامی سطوح و زمینه‌ها است. یعنی طراحی، ساخت، استفاده، تعمیر و نگهداری و تحقیق و توسعه و غیره می‌باشد.
امروزه بسیاری از فناوری‌ها در نتیجه پژوهش به دست می‌آیند و پژوهشگاه‌های فناوری زیادی در سراسر جهان بر پا شده‌است. تکنولوژی به معنای اصلی حداکثر استفاده از کمترین امکانات موجود می‌باشد. در کتاب مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات آمده‌است:
فناوری به معنی کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهی‌های نظام‌یافته برای انجام وظایف علمی است.
فناوری را می‌توان کلیهٔ دانش‌ها، فرایندها، ابزارها، روش‌ها و سیستم‌های به کار رفته در ساخت محصولات و ارائهٔ خدمات تعریف کرد.
فناوری کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است.
فناوری نوآورد (cutting-edge) به فناوری‌ای گفته می‌شود که به تازگی در بازار آمده و قابلیت‌های نوین و نوآورانه‌ای ارائه می‌کند.
یونیدو فناوری را کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویه‌ها و مطالعات منظم می‌داند
فرهنگ لاروس، فناوری را مطالعهٔ ابزارها، شیوه‌ها و روش‌های مورد انتظار و مورد استفاده در حوزه‌ها گوناگون صنعت می‌داند.
فناوری مجموعه‌ای از فرایندها، روش‌ها، فنون، ابزار، تجهیزات، ماشین‌آلات و مهارت‌هایی است که توسط آن‌ها کالایی ساخته شده و یا خدمتی ارائه می‌گردد.
فناوری عبارت است از کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویه‌ها و مطالعات منظم و جهت‌دار.
علام با مطالعهٔ طبیعت به بررسی رفتارهای طبیعی و فیزیکی پرداخته و به دنبال کشف پدیده‌ها است و در حالی‌که فناوری با به کارگیری ایده‌ها و دستاوردهای علمی، خدمات و کالای مورد نیاز بشر را ارائه می‌کند.
فناوری عامل تبدیل منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی به کالا و خدمات است که عناصر متشکله و یا ارکان آن عبارت است از: سخت‌افزار، انسان افزار یا نیروی انسانی متخصص، فناوری متبلور در اسناد و مدارک یا اطلاعات، سازمان‌ها یا نهادافزار.
تکنولوژی یا فناوری به معنای کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهی‌های نظام یافته برای انجام وظایف عملی است. به بیان ساده‌تر، تکنولوژی کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است و تأثیر بسزایی بر توسعه جوامع بشری دارد.

کد نویسی کودکان با Kodable

 

kodable.com

کدایبل چیست؟

چگونه به کودکان کد نویسی بیاموزیم؟

آیا در مدارس ایران کدنویسی معنایی دارد؟

سهم ایرانیان از برنامه نویس دنیا چقدر می باشد؟

امکان نوشتن بازی یادگیری کدنویسی برای کودکان بدون دانستن زبان انگلیسی و زبان برنامه نویسی مقدور هست؟

 kodable چگونه دانش آموزان و کودکان امریکایی را به نوشتن کد علاقه مند  می کند

 

آگهی ها

شهرک های صنعتی

طرح های اقتصادی

پروژه ها